خط فقر عمیقتر شد
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گزارشی که پیرامون هزینه مسکن خانوارهای مستاجر شهرنشین روی خط فقر در سال 1401 منتشر کرده به طور متوسط هزینه مستاجرین نزدیک به خط فقر را دو میلیون و 454 هزار تومان اعلام کرده که این میزان برای ساکنان پایتخت 3 میلیون و 822 هزار تومان برآورد شده است.
پیام نو| در واقع این آمار که به نظر میرسد بازهم با آنچه در واقعیت در حال انجام است تفاوت دارد از آن جهت حائز اهمیت است که نشان دهنده سهم بالای هزینه اجاره مسکن از سبد هزینههای خانوارها بوده که در خوشبینانهترین حالت سهمی بالغ بر 30 درصدی را به خود اختصاص داده است، از سوی دیگر این میزان برای خانوارهایی که تنها با یک سرپرست و حقوق 6 میلیون تومانی به گذران زندگی میپردازند فاجعهای جدی را رقم میزند. موضوعی که به اعتقاد کارشناسان علاوه بر افزایش شکاف طبقاتی و گسترش خط فقر در خانوارها به واسطه اهمیت تامین مسکن و پوشش این هزینه از طریق کاهش سایر هزینههای سبد مصرفی تبعات آن در آینده به صورت چالشهای اجتماعی و اقتصادی نمایان خواهد شد.
سهم 30 درصدی اجاره از سبد هزینهها
در این رابطه آزاده شهاب، کارشناس دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در نشستی که پیرامون «فقر مسکن در ایران» برگزار شد، گفت: بر اساس برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد و احصای مفاهیم مورد نظر و منطبق در ایران، فقر مسکن را میتوان تعریف کرد. وی افزود: بر این اساس بد مسکنی و عدم دسترسی به مسکن مقرون به صرفه دو شاخص تعریف مسکن هستند. بد مسکنی یعنی درصد افرادی که حداقل در یکی از ابعاد مسکن (دسترسی به آب، دسترسی به سرویس بهداشتی، مکان زندگی کافی، مسکن بادوام و امنیت تصدی) دچار محرومیت هستند.
عدم دسترسی به مسکن مقرون به صرفه نیز یعنی درصد افرادی که سهم مسکن، بیش از 30 درصد هزینههای آنهاست که به طور خاص جمعیت مورد نظر برنامههای حمایتی مسکن را شامل میشوند. شهاب در ادامه شاخصهای اندازهگیری فقر مسکن را برشمرد و گفت: درصد جمعیت فاقد آب آشامیدنی لوله کشی، درصد جمعیت فاقد حمام و سرویس بهداشتی، شاخص زیربنای واحد مسکونی، شاخص تراکم خانوار در واحد مسکونی، شاخص مصالح ساختمان و عمر بنا (درصد خانوارهایی که در سکونتگاه بیدوام زندگی میکنند)، نسبت خانوارهای دارای سند مالکیت نسبت به عرصه، اعیان یا هر دو، شاخص سهم مسکن در هزینه خانوار شهری و شاخص دسترسی به مسکن از این جمله است.
کارشناس دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به ارائه تصویر فقر مسکن در ایران پرداخت و گفت: مهمترین چالش فقر مسکن در مناطق شهری، عدم دسترسی به مسکن مقرون به صرفه و مهمترین چالش فقر مسکن در مناطق روستایی، بدمسکنی است که علت اصلی آن نوع مصالح به کار رفته است. بر این اساس، نرخ عدم دسترسی به مسکن مقرون به صرفه در مناطق شهری 49 درصد (9. 5 میلیون خانوار) و نرخ بدمسکنی در مناطق روستایی 40 درصد (2. 4 میلیون خانوار) است. وی همچنین به بررسی شاخصهای فقر مسکن در دهه 90 پرداخت و گفت: شاخص عدم دسترسی مقرون به صرفه در این بازه زمانی دارای روند افزایشی بوده است، به طوری که در سال 1390 حدود 33 درصد و در سال 1399 حدود 41 درصد خانوارهای کشور دارای سهم مسکن بیش از 30 درصد در هزینه زندگیشان بودهاند. همچنین نرخ بدمسکنی (محرومیت در حداقل یکی از ابعاد مسکن) دارای روند نزولی بوده است.
بالاترین نرخ بدمسکنی به هرمزگان رسید
شهاب افزود: نرخ متوسط کشوری بدمسکنی (خانوار دارای حداقل یک محرومیت مسکن) در کشور در سال 1399، 19 درصد است که در این میان بالاترین نرخ بدمسکنی مربوط به استان هرمزگان با 64. 75 درصد و پایینترین نرخ بدمسکنی مربوط به استان ایلام با 4. 30 درصد است.
وی آمار خانوارهای فاقد مسکن مقرون به صرفه در سال 1399 را نیز اعلام کرد و گفت: نرخ متوسط کشوری این شاخص 41 درصد است که تهران با 81 درصد بالاترین نرخ و خراسان جنوبی با 9 درصد پایینترین آمار را دارد. کارشناس دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ادامه داد: همچنین نرخ خانوار فاقد مسکن مقرون به صرفه (مستاجران) در سال 1399 نیز 57 درصد است که بالاترین نرخ مربوط به تهران با 79. 9 درصد و پایینترین نرخ مربوط به خراسان جنوبی با 8. 3 درصد است.
وی با بیان اینکه شاخصهای فقر مسکن در خانوارهای فقیر دوبرابر این شاخصها در خانوارهای غیرفقیر است، گفت: فقیر به خانواری اطلاق میشود که میزان درآمدش زیرخط فقر مطلق است. همچنین شاخصهای فقر مسکن در خانوارهای زنسرپرست دارای تفاوت معناداری نسبت به مردسرپرست است.
وی همچنین محرومترین استانهای کشور بر اساس شاخصهای بخش مسکن را نیز اعلام و اظهار کرد: محرومترین استانهای کشور در بخش مسکن، سیستان و بلوچستان و کرمان هستند که در پنج شاخص از شش شاخص مورد بررسی در بخش مسکن در وضعیت بدتری از میانگین کشوری قرار دارند.
شهاب درباره سهم مسکن در هزینه خانوار در دهه 90 نیز توضیح داد و اظهار کرد: روند افزایش سهم هزینه مسکن در کشور از سال 1397 با سرعت بیشتری نسبت به سالهای گذشته افزایش یافته است و شرایط اقتصادی از دلایل اصلی این رخداد محسوب میشود. بر این اساس سهم هزینه مسکن در سبد هزینه خانوار در ایران حدود 1. 7 برابر این نسبت در اتحادیه اروپا و منطقه یورو بوده است.
کارشناس دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی آماری از مستاجران در سال 99 ارائه کرد و گفت: آمار متوسط کشوری مستاجران 19 درصد است؛ تهران با 29. 3 درصد بیشترین میزان مستاجر و آذربایجان شرقی با 7. 4 درصد کمترین میزان مستاجران را داراست. درصد خانوار مستاجر با هزینه مسکن بیش از 30 درصد در بخش روستایی 6 درصد و در بخش شهری 94 درصد است. همچنین نرخ فقر در خانوار مستاجر در بخش شهری 27 و در بخش روستایی 17 درصد است.
وی ادامه داد: درصد خانوار مستاجر شهری دارای هزینه مسکن بیش از 30 درصد در سبد هزینه خانوار در سال 1399 مبین آن است که نرخ متوسط در مناطق شهری 59 درصد است که در بالاترین و پایینترین نرخ خود، در تهران 80. 4 و در خراسان جنوبی 9 درصد است. شهاب با اشاره به اینکه مقایسه شاخصهای رفاهی مستاجران و غیرمستاجران با متوسط کل کشور در سال 1399 نشان میدهد که مستاجران جهت برطرف کردن نیاز سرپناه از سایر هزینهها و لذتهای زندگی میکاهند و در معرض آسیبپذیری بیشتری در جامعه هستند گفت: در دهه 90 سهم هزینه مسکن در هزینه خانوار گروه مستاجران همواره بالاتر از غیرمستاجران (1. 13 برابر) است. با بررسی شاخصهای فقر مسکن میتوان گفت که مشکل اصلی مستاجران عدم دسترسی به مسکن مقرون به صرفه است.
وی همچنین به روند شناسایی گروه جمعیتی آسیبپذیر مستاجران در سال 1399 پرداخت و عنوان کرد: برآورد هزینه مسکن خانوار مستاجر شهرنشین روی خط فقر در سال 1401، نشان میدهد که به طور متوسط هزینه مستاجرین نزدیک به خط فقر ماهیانه حدود دومیلیون و 454 هزار تومان است که در بالاترین نرخ در تهران سه میلیون و 822 هزار تومان و در پایینترین نرخ در خراسان جنوبی 837 هزار تومان است.
کارشناس دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در بخش دیگری از سخنانش به تبیین انواع سیاستهای حمایتی مستاجران اعم از مسکن اجتماعی اجارهای، کمک هزینه اجاره، انواع کنترل اجارهبها در سطوح اولیه، قاعدهگذاری حداقل کیفیت برای اجاره مسکن و تخفیفهای مالیاتی پرداخت و در توضیح طرح پیشنهادی «کمک هزینه اجاره» گفت: سناریوی اول حمایت از سه دهک اول درآمدی است که گروه پیشنهادی برای حمایت، خانوار مستاجر شهرنشین فاقد درآمد ثابت دارای حداقل سه فرزند زیر 25 سال در سه دهک اول، خانوار مستاجر شهرنشین فاقد درآمد ثابت و دارای فرزند زیر 18 سال در سه دهک اول، خانوار مستاجر شهرنشین زن سرپرست دارای فرزند زیر 18 سال با بعد بیش از 2 در سه دهک اول درآمدی و بازنشستگان مستاجر شهرنشین در سه دهک اول است.
شهاب افزود: جمعیت برآوردی این طرح 1. 38 میلیون خانوار و منابع مورد نیاز 22. 26 هزار میلیارد تومان است. در سناریوی دوم که حمایت از پنج دهک درآمدی اول را دربرمیگیرد جمعیت برآوردی 1. 88 میلیون خانوار و منابع مورد نیاز 27. 67 هزار میلیارد تومان است و تامین منابع از محل افزایش پایههای مالیاتی در بخش مسکن مانند مالیات سالانه مسکن درنظر گرفته است.
تغییر رویکرد حمایتی از مسکن ملکی به مستاجران
همچنین سیدهادی موسوی نیک، مدیر دفتر مطالعات رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز در این نشست، گفت: این آمار نشان میدهد وضعیت مسکن و فقر مسکن چگونه و تا چه اندازه حاد شده است. وی افزود: در این بحث، مسکن مقرون به صرفه که به عنوان معیار درنظر گرفته میشود، در مقایسه با دیگر کشورها در برخی استانها وضعیت حادتر است و بالغ بر 80 درصد خانوار مستاجر در تهران سهم هزینه مسکنشان از سبد هزینه خانوار، بیش از 30 درصد است. خانوارهای ایرانی نجیبانه از هزینههای دیگر زندگی میکاهند تا هزینه مسکن را تامین کنند که تا حدی اجتنابناپذیرتر از سایر هزینه هاست. خانوادهها حتی از هزینه غذا و کالای اساسی میزنند تا بهای مسکن را تامین کنند.
موسوی با بیان اینکه دغدغه اصلی، شناسایی گروههای هدف جهت قرار گرفتن ذیل چترحمایتی است، گفت: دغدغه اصلی این است که کدام گروهها استحقاق بیشتری دارند تا در چتر حمایتی قرار بگیرند. ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی در این زمینه دخیل است از جمله فاقد درآمد ثابت بودن، تعداد فرزندان و زن سرپرست بودن است. مدیر دفتر مطالعات رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اشاره به قانون جهش تولید مسکن گفت: شناسایی گروه هدف در این قانون، برعهده وزارتخانه است و پیشنهاداتی نیز در زمینه ارائه داده است. یک نکته دیگر اینکه تمرکز طرح نباید صرفا روی مسکن ملکی باشد، زیرا تعداد مسکن ساخته شده محدود است و گروههایی هم هستند که توان خرید مسکن ندارند و میتوان حمایتهایی از مستاجران داشت.
انتهای پیام