قسمت نهم
پشت پرده ماموریت نافرجام شینزو آبه در تهران
ترامپ میگفت ایرانیها نباید به حرف جان کری گوش کنند. او معتقد بود که میتواند مذاکرات را در یک روز انجام دهد، نه اینکه نُه تا دوازده ماه طول بکشد.
به گزارش پیام نو، جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در کتاب خاطرات خود با طرح ادعاهای همیشگی درباره ایران، از مسیر شکست ماموریت شینزوآبه، نخستوزیر ژاپن برای آمادهسازی مقدمات مذاکره با تهران نوشت.
جان بولتون در بخشهایی از این کتاب مینویسد:
اگرچه تا آن زمان ترامپ به من نگفته بود که از شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن خواسته که بین ایران و امریکا میانجیگری کند، آبه این درخواست را جدی گرفته بود.
با توجه به تهدیدهای فزاینده علیه منافع ایالات متحده و متحدان امریکا در خلیج فارس، مداخله ژاپن در رابطه ایران و امریکا مخصوصاً در این زمان نامتناسب اتفاق نابهنگامی بود، به ویژه زمانی که برای من مشخص شده بود که ترامپ داشت به آبه فشار میآورد که نقش مشخصی در این خصوص بپذیرد که فقط به شکست ختم میشد (که در نهایت هم همینطور شد). آبه به فکر بازدید از ایران در اواسط ماه ژوئن، قبل از دیدار G20 در اوساکا بود که باعث برجستهتر شدن هرچه بیشتر این دیدار شد.
ترامپ فکر میکرد ایران در حال مرگ است و باید تعامل کند. او میخواست بلافاصله، با آنها ملاقات کند. اگرچه نمیخواست ایران را تحقیر کند، و در واقع امیدوار بود که آنها موفق شوند، البته واضح بود که آنها نباید سلاحهای هستهای داشته باشند، او دو بار تکرار کرد و از آبه خواست تا با ایرانیها تماس بگیرد و به آنها بگوید که نباید سلاح هستهای داشته باشند.
درست قبل از سفر دولت ترامپ برای دیدار با امپراتور در ژاپن با خود آبه ملاقات کردم، آبه تأکید کرد که وی تنها در صورتی که ترامپ از او بخواهد، مسئولیت این سفر را بر عهده خواهد گرفت و چشم اندازی در نظر آبه وجود داشت که نشان میداد سفر وی مفید واقع خواهد شد.
بدیهی بود که نمیتوانستم بگویم که به نظر من کل این ابتکار ایده وحشتناکی بود، اما پیشنهاد کردم آبه در مورد این دیدار با ترامپ صحبت کند و به شکل خصوصی قضاوت خود را در مورد نحوه ادامه کار به ترامپ ارائه دهد.
در جریان سفر رسمی ترامپ، آبه و ترامپ روز دوشنبه 27 مه ساعت یازده شب در کاخ آکاساکا فقط دو رهبر، یاچی و من، و مترجمان دیدار کردیم. آبه خلاصه مراسم شام شب قبل را برای ترامپ تعریف کرد و مجدد بر سفر به ایران در 12 و 13 ژوئن تأکید کرد.
تا این لحظه، ترامپ کاملاً خواب بود. تا پیش از این، او هرگز از صندلی خود نیافتاده بود و به نظر نمیرسید موضوع مهمی را در جلسات از دست داده باشد، اما واقعاً پلکهایش روی هم افتاده بود. ظریف هفته قبل در توکیو بود و آبه گفت که استنباط کرده که ایران رنج میکشد و با بحران مواجه است.
او گفت تصمیم ترامپ برای ارسال ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن بسیار مؤثر واقع شده است. او آماده رفتن به ایران بود، اما اخیراً با برخی از دوستان عرب ما که به این ایده انتقاد جدی داشتند، صحبت کرده بود. ترامپ اعتراض کرد که آبه نباید اذیت بشود، زیرا ایالات متحده از منافع و دوستان خود دفاع میکند، ما برنامههای خود را داریم و این که هیچ کس به ما نمیگوید که چه کار کنیم. پس از تبادل اطلاعات بیشتر، ترامپ گفت تورم در ایران یک میلیون درصد، تولید ناخالص داخلی منفی 10 درصد بود و کشور به شدت آسیب دیده است. سپس، به نوعی، او این حرف را زد که مون (مون جه-این، رئیس جمهور کره) به او التماس کرده که در این سفر به کره جنوبی هم برود، اما او رد کرده است.
ترامپ فکر میکرد ایران در حال مرگ است و باید تعامل کند. او میخواست بلافاصله، با آنها ملاقات کند. اگرچه نمیخواست ایران را تحقیر کند، و در واقع امیدوار بود که آنها موفق شوند، البته واضح بود که آنها نباید سلاحهای هستهای داشته باشند، او دو بار تکرار کرد و از آبه خواست تا با ایرانیها تماس بگیرد و به آنها بگوید که نباید سلاح هستهای داشته باشند.
ترامپ میگفت ایرانیها نباید به حرف جان کری گوش کنند. او معتقد بود که میتواند مذاکرات را در یک روز انجام دهد، نه اینکه نُه تا دوازده ماه طول بکشد.
البته، ترامپ نیز کاملاً آماده بود که اگر مجبور شد بجنگد ومیخواست ایران باید این موضوع را بفهمد؛ اگر ایران موضوع جنگ را درک نمیکرد، هرگز پای توافق حاضر نمیشد.
تعداد زیادی از افراد اطراف ترامپ میخواستند که امریکا وارد جنگ بشود، اما هرگز به خاطر خود ترامپ چنین اتفاقی نمیافتاد. ترامپ، از ایده مذاکره در یک روز تا جنگ همه جانبه با ایران در نوسان بود. آبه گفت که پیام ترامپ را منتقل میکند، با این پیشنهاد جلسه را به اتمام رساند که قبل از دیدار در ایران، پیشنهاد من و یاچی را برای ارائه به ایران نهایی کنیم. بهترین خبر تمام صبح همین بود. ترامپ گفت آبه باید هرچه سریعتر عمل کند.
اماراتیها همچنین درک نمیکردند، که چرا ترامپ از آبه خواسته با ایران گفتوگو کند؛ سعی کردم البته ناموفق بودم، که ایده ترامپ را توضیح دهم که صحبت کردن واقعاً به معنی مذاکره است معنی یا دلالت بر چیز دیگری ندارد.
در پرواز از توکیو به لندن، یک شبانه روز برای سوخت گیری و استراحت خدمه در ابوظبی اقامت کردیم، جایی که در 29 ماه مه فرصتی برای دیدار با محمد بن زاید ولیعهد امارات داشتم که سالهاست او را میشناسم، به همراه همتای اماراتی، شیخ طنون بن زاید، و دیگران.
ولیعهد چندین بار تکرار کرد که نمیتواند بگوید چقدر مهم است که به امارات سفر کردهام، و پیامی که به سراسر خلیج ارسال میشود، بسیار حائز اهمیت است.
ولیعهد و اماراتیها نگران عدم پاسخ ما به تحریکات اخیر ایران و شتاب بخشیدن به ساخت موشکها و پهپادهای در اختیار حوثیها و شیعیان شبه نظامی در عراق و کمکهای ایران به طالبان و داعش در افغانستان بودند. اماراتیها همچنین درک نمیکردند، که چرا ترامپ از آبه خواسته با ایران گفتوگو کند؛ سعی کردم البته ناموفق بودم، که ایده ترامپ را توضیح دهم که صحبت کردن واقعاً به معنی مذاکره است معنی یا دلالت بر چیز دیگری ندارد.
ولیعهد و اعراب خلیج [فارس] با این ایده موافق نبودند، و از همه مهمتر، ایران نیز هم موافقت نکرده بود. هم اعراب و هم ایرانیها مذاکره را نشانه ضعف میدیدند. (در واقع، بعد از ورود من به لندن، مشاور امنیت ملی عربستان سعودی موسید بن محمد العیبان، که قبلاً با او ملاقات نکرده بودم، به من رسید تا بگوید که ولیعهد، محمد بن سلمان، چقدر ناراضی بود از اینکه آبه به ایران سفر میکند.
درخواست کردم که ولیعهد مستقیماً با ترامپ تماس بگیرد، با این فکر که ممکن است بن سلمان شانس بهتری از من داشته باشد.
من نیز به لندن عزیمت کردم در حالی که دلسرد بودم مانند سالهای ریاست جمهوری اوباما که رهبران خاورمیانه یکی پس از دیگری از اوباما میپرسیدند که چرا اوباما فکر میکند ایرانیها داوطلبانه از سلاحهای هستهای دست می کشند.
بعد از جشنهای نورماندی، ماکرون ضیافت ناهار میزبان ترامپ بود که موضوع اصلی ایران بود. ماکرون در مورد "مهلت 8 ژوئیه" سفت ایستاده بود که اولتیمام ایران به اروپا برای بهرهمندی اقتصادی طبق توافق هسته ای باید انجام شود وگرنه ایران نقض محدودیت های کلیدی در برجام را آغاز میکند.
در خداشناسی اتحادیه اروپا، چنین نقضهایی خبر از مرگ برجام میداد. بعلاوه، از نظر من، ماکرون خواستار ورود به اقدام آبه بود. ماکرون میخواست بداند که امریکا از خیر چه چیزی میگذرد؟ آیا ما آماده کاهش تحریمها هستیم؟ و ما از ایران چه میخواهیم؟ کاهش فعالیتهای نظامی ایران در سوریه و یمن؟ منوچین گفت که ما به راحتی میتوانیم تحریمها را در مورد ایران از میان برداریم، که ایده کاملاً نادرستی بود، با این کار اثربخشی تحریمها از بین میرفت.
ماکرون صراحتاً گفت نگران است که ایران مذاکرات را رد کند. دیدار آبه با رهبران ایران به اندازه کافی بد بود، اما اینکه اروپاییها به مذاکره اضافه می شدند خیلی بدتر میشد. آنها دستورالعمل کاملاً متفاوتی داشتند، یعنی حفظ توافق هستهای به هر قیمت.
البته اگر ایران به اقدامات خصمانه خود ادامه می داد، هرگونه پاسخ ارتش آمریکا جلوی مرگ دیپلماسی ژاپنی یا اروپایی را میگرفت. این همان چیزی است که افکار من را برای استعفا کنترل کرده است.
هنگام پرواز به سمت اندروز، کوپرمن مدت کوتاهی پس از ساعت شش بعد از ظهر تماس گرفت. به ساعت واشنگتن. ساعاتی قبل از اینکه هواپیمای بدون سرنشین MQ-9 Reaper (نسخه ای از پهپاد Predator) در نزدیکی Hodeida در یمن با یک موشک زمین به هوا منفجر شد مانند موشکی که توسط حوثی ها شلیک میشد. حوثیها مسئولیت انفجار را پذیرفتند، بنابراین کوپرمن برای ساعت هشت صبح برای کمیته نمایندگان برنامهریزی کرد.
صبح جمعه به بررسی چگونگی پاسخگویی گذشت. همانطور که مشخص شد، ما تا حدود زیادی کاری نکردیم، زیرا ارتش، به شخصه معاون رئیس ستاد مشترک ارتش پل سلوا، اصرار داشت که یقین نداریم که چه کسی Reaper را به سرنگون کرده و چه کسی حملات اخیر را انجام داده است.
ارزیابی من 100 درصد بر خلاف این نظر بود. چه کسی این کار را غیر از ایران یا متحدانش انجام داده است؟ وزارت دفاع نیز در تلاش بود تا اسرائیل را تحت فشار قرار دهد تا اقدامات خودمراقبتی انجام ندهد، که پمپئو به من گفت که شخصاً مداخله کرده و اجازه نداده وزارت دفاع چنین کن. روح ماتیس همچنان در وزارت دفاع زندگی میکرد.
یاچی ساعت هشت و نیم صبح با من تماس گرفت. روز جمعه، 7 ژوئن، برای بررسی موضوعات گفتوگو آبه با ایران؛ پیشنهادی را توصیف کرد که میتوانست از طرف ماکرون یا مرکل باشد، و برای ایران بسیار سخاوتمند بود.
ژاپن در مورد ایران و کره شمالی اسکیزوفرنی داشت، موضع نرم نسبت به ایران (به خاطر نفت) و موضع سخت برای کره شمالی (به خاطر واقعیت)، و من بارها و بارها تلاش کردم تا به ژاپنی ها بفهمانم که این دو تهدید چقدر مشابه بودند.
ژاپن کاملاً به درستی فهمید که "فشار حداکثری" استراتژی صحیحی بود که علیه کره شمالی اعمال شد. میخواستم تا حد امکان بین ژاپن و اروپاییها فاصله بگذارم، زیرا فکر می کردم که اهداف آنها بسیار متفاوت و متناقض است. تضعیف تحریمها علیه کیم جونگ اون ممکن بود فقط او را ترغیب به ترک مذاکره برای شرایط بهتر در زمینه هستهای میکرد، همانگونه که کاهش فشار بر ایران تاثیر را بر تهران میگذاشت، که همه آنها را به تفصیل برای یاچی توضیح دادم.
در مورد تهدیدهای ایرانی یاچی را توجیه کردم، همچنین به یاچی گفتم که ترامپ چگونه در مورد سفر فکر میکند، چقدر این سفر دشوار و مهم بود.
روز دوشنبه، 10 ژوئن، با ترامپ درباره چگونگی پیشرفت برنامههای آبه صحبت کردم. در بحث ما، ترامپ مطرح کرد که ایده آبه فقط وقتی قابل قبول است "اگر آنها [ایران] توافق کنند"، این بدان معنی نیست که اکنون امتیازی در کار است، فقط پس از آنکه ایران به طور کامل تسلیحات هستهای را کنار بگذارد، امتیازی درکار خواهد بود. تمایز اساسی همین بود زیرا خود ترامپ هم برای ایران و کره شمالی مسیر مشخصی در ذهن نداشت. با پومپئو تماس گرفتم تا به او خبر خوب را بدهم، او گفت، "من حدس میزنم که خبر چیست،".
پنجشنبه، 13 ژوئن، نیمه شب، تماس گرفتند که جلسهای در کاخ سفید برگزار خواهد شد تا اطلاعاتی در مورد تانکری که در خلیج عمان مورد حمله قرار گرفته بودند، بدهد. Front Altair و Kokuka Cajoous (که دومی متعلق به ژاپنیها بود) گزارش آتشسوزی و سیل احتمالی داده شده بود، و یک کشتی دریایی ایالات متحده برای ارائه کمک راهی منطقه بود. هیچ مدارکی دال بر عامل انفجار وجود نداشت، اما در ذهن من هیچ شکی نبود. تا سه ساعت بعد، آتشسوزیها افزایش یافته بود و کشتیهای تجاری در نزدیکی حادثه خدمه هر دو کشتی را تخلیه کرده بودند. کشتی های دریایی ایران به کشتی کمکرسان نزدیک شدند و خواستار تحویل دریانوردان نجات یافته شدند. (فرماندهی مرکزی آمریکا بعداً این واقعیتها را در وب سایت خود منتشر کرد و ادعای نیروی دریایی ایران را که یکی از خدمه کشتیهای منفجر شده را نجات داد، تکذیب کرد.) ساعت پنجاه و پنج صبح به کاخ سفید رسیدم، کوپرمن زودتر به آنجا رسید، و رویترز پیشتر گزارش داده بود، و به نقل از الجزیره، بنابراین اخبار به سرعت در خاورمیانه پخش میشد.
آبه شکایت کرد که ایران بلافاصله جلسه را علنی کرد، اما با این وجود فکر کرد روحانی واقعاً خواستار گفتوگو با ایالات متحده بود، درباره اینکه چگونه روحانی به دنبال او در راهرو پس از نشست با رهبر ایران دوید، برای گفتن اینکه لغو تحریمها برای گشودن راه مذاکره قانع کننده است، حرکت شاعرانهای بود.
با بازگشت به کاخ سفید، به ترامپ زنگ زدم. جلسه خود را برای ترامپ شرح دادم و همچنین درباره اتفاقات خلیج عمان حرف زدم، که برخی از آنها را فاکس قبلاً پخش کرده بود. تا زمان رسیدن ما به بال غربی، اطلاعات ما مبهم بود که این حمله کار ایران بود. همه شگفت زده شدیم که فیلم دریانوردان ایرانی را به ککووکا نزدیک میشدند و یک مین را که بر تنه کشتی منفجر نشده بود، بردارند.
شنیدن نتایج دیدار آبه با رهبر ایران بعداً در همان روز، جلسه قبلی را تحت شعاع قرار داد. رهبر ایران همانطور که آبه صحبت میکرد، یادداشت برمیداشت اما در پایان گفت که وی هیچ جوابی ندارد، که خیلی توهین آمیز بود.
علاوه بر این، رویکرد رهبر ایران بسیار سختتر از رویکرد روحانی در روز گذشته بود. این نشان دهنده حماقت ماکرون و دیگران (من جمله، ترامپ) در مورد گفتوگو با روحانی نسبت به "رهبر معظم" بود. آیا چیزی در مورد عنوان ایشان مشخص نبود؟ علاوه بر این، حتی قبل از اینکه آبه سوار هواپیمای خود به مقصد ژاپن بشود، و برخلاف درخواست صریح او مبنی بر عدم علنی کردن جلسه، رهبر ایران چند توئیت طولانی منتشر کرد. دو مورد از مهمترینها از نظر ما:
ما در حسن نیت و جدی بودن شینزو آبه شک نداریم؛ اما در مورد آنچه شما از طرف رئیس جمهور ایالات متحده ذکر کردید، من ترامپ را به عنوان فردی که شایسته تبادل پیام باشد، نمیدانم؛ من هیچ پاسخی برای او ندارم و به او پاسخ نخواهم داد.
به هیچ وجه باور نداریم که ایالات متحده آمریکا به دنبال مذاکرات واقعی با ایران باشد؛. زیرا هرگز مذاکرات واقعی از شخصی مثل ترامپ برنمیآید. اصالت در میان مقامات ایالات متحده بسیار نادر است.
نتیجه واضح بود: مأموریت آبه شکست خورده بود. ایران سیلی محکمی به صورت آبه زده بود و به کشتیهای غیرنظامیان در نزدیکی ایران که یکی از آنها متعلق به ژاپن بود، حمله کرده بود، درست زمانی که همزمان با رهبر ایران ملاقات میکرد. با این وجود، ژاپنیها انکار میکردند، شاید سعی میکردند آبه را از تحقیری که ترامپ از او خواسته بود، مذاکره کند، محافظت کنند.
من و پومپئو ساعت دوازده و پانزده دقیقه با ترامپ دیدار کردیم و توییتهای رهبر ایران را به او نشان دادم. او گفت: "زننده"
ترامپ میخواست به توییتهای رهبر ایران پاسخ دهد، که در نهایت اینگونه شد:
در حالی که من بسیار از نخست وزیر آبه برای دیدار با آیت الله خامنهای در ایران تشکر میکنم، شخصاً احساس میکنم حتی فکر کردن در مورد توافق خیلی زود است. آنها آماده نیستند و ما نیز نیستیم! ارزیابی ایالات متحده این است که ایران مسئولیت حملات امروز در خلیج عمان است ...
صبح جمعه، آبه به ترامپ توضیحات شخصی سفر خود را ارائه داد و گفت که تا زمانی که تحریمهای اقتصادی پابرجا بماند هیچ تمایلی از سوی روحانی یا رهبر ایران برای گفتگو با ایالات متحده ندیده است.
آبه شکایت کرد که ایران بلافاصله جلسه را علنی کرد، اما با این وجود فکر کرد روحانی واقعاً خواستار گفتوگو با ایالات متحده بود، درباره اینکه چگونه روحانی به دنبال او در راهرو پس از نشست با رهبر ایران دوید، برای گفتن اینکه لغو تحریمها برای گشودن راه مذاکره قانع کننده است، حرکت شاعرانهای بود. بدتر از همه، آبه همچنان عقیده داشت که ایران و کره شمالی موارد بسیار متفاوتی هستند، و گفت در مورد ایران نیاز به رویکرد دیگری داریم. آنها واقعاً چشمبند به چشم داشتند.
ترامپ گفت آبه نباید از اینکه کاملاً شکست خورده احساس گناه کند و، اما پس از آن از موضع خود عقب نشینی کرد، شاید فکر کرد مانند کودکی خشن شده است، گفت که فقط میخواست خوش بگذراند. او انتظار نداشت که آبه موفق شود و از این نتیجه به هیچ وجه تعجب نکرد. او به آنچه واقعاً در ذهنش بود، بازگشت، گفت که او واقعاً از این تلاش قدردانی میکند، اما شخصاً این برای او بسیار مهمتر بود که ژاپن محصولات کشاورزی بیشتری از ایالات متحده خریداری کند.
سپس به موضوع ایران بازگشت، ترامپ گفت که نیازی نیست آبه برای مذاکره با آنها به زحمت بیافتد، با این حال، با توجه به اظهارات بسیار ناگوار ایران پس از جلسات آبه، ترامپ گفت خودش مذاکره را انجام میدهد، که خیلی زود پس از تماس توییت کرد.
مترجم: مسعود سعیدی مقدم