پیام نو| آوازِ ایران بیش از هر هنرمند دیگری به محمدرضا شجریان مدیون است. اگر موسیقی سنتی ایران هنوز زنده است و در هیاهوی پاپ، راک و رپ نفس میکشد، به لطف حنجره طلایی مردی است که بیش از نیم قرن برای حفظ اصالت موسیقی سرزمینش تلاش کرد.
هنرمندانی که دغدغههای مردم را لمس میکنند، جایگاه ویژهای در قلب آنها دارند؛ یکی مثل محمدرضا شجریان.
شجریان سرِ سازگاری نداشت. دو سال پیش از انقلاب، در اعتراض به آشفتهبازارِ موسیقی و ابتذال حاکم بر موسیقی رادیو و تلویزیون از این دستگاه کناره گرفت.
آوازش چه قبل و چه بعد از انقلاب، رنگ و بوی اعتراضی داشت، به طور مثال آلبومهای ماندگاری چون «چاووش» تحت تأثیر فضای سیاسی کشور بودند و هنوز هم حال و هوای زمانه خود را فریاد میزنند.
تصنیف «مرغ سحر» را میتوان مهمترین، مشهورترین، سیاسیترین و اعتراضیترین تصنیف صد سال اخیر ایران دانست.
سال 1388، جامعه ایران، التهاباتی را به دلیل وقایع بعد از انتخابات ریاست جمهوری تجربه کرد. در آخرین ماه از تابستان همان سال، محمدرضا شجریان، قطعهای بر شعری از فریدون مشیری آواز کرد. تکآهنگ «زبان آتش»، تبعات فراوانی برای او به همراه داشت، از جمله حذف مناجات «ربنا» از تلویزیون.
مردم، هنرمند مردمی را دوست دارند؛ هنرمندی که نسبت به دغدغههای مردمش بیتوجه نبود.
پیوند شجریان با مردمش گسستنی نیست، چون در تمام سالهای عمرش کنار مردم بود و همیشه مردم ایرانزمین را به گفتوگو و پرهیز از خشونت دعوت کرد.